‏درخواست فوری برای رسیدگی به وضعیت رزگار بیگ‌زاده بابامیری، زندانی سیاسی کُرد در ایران ‏خطاب به:

‏✍️ ژینو بیگزاده بابامیری

خطاب به:

‏خانم مای ساتو، گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران

‏خانم سارا حسین، رئیس هیئت بین‌المللی حقیقت‌یاب مستقل درباره جمهوری اسلامی ایران

‏خانم ساتو و خانم حسینْ ،

‏من، ژینو بیگ‌زاده بابامیری، دختر رزگار بیگ‌زاده بابامیری، زندانی سیاسی کُرد در ایران هستم. این نامه را برای توجه فوری شما به وضعیت بحرانی پدرم و نقض آشکار حقوق انسانی او می‌نویسم.

‏پدرم، کشاورزی ساده و شهروندی عادی از اهالی شهرستان بوکان در کردستان ایران، بنابر اتهاماتی کاملا بی‌اساس در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی» بازداشت شده است. وی صرفا به دلیل کمک‌های انسان‌دوستانه به معترضان مجروح در جریان سرکوب خونین معترضین در شهرهای کُردستان، تحت بازداشت، شکنجه و در خطر صدور حکم اعدام قرار دارد.

‏ -ربایش و بازداشت خودسرانه

‏در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی»، شهرهای کُردستان آماج حملات و سرکوب خونین نیروهای حکومتی قرار گرفتند. نیروهای امنیتی حکومت به شدیدترین وجه ممکن اعتراضات مسالمت‌آمیز شهروندان را سرکوب کردند. در این راستا معترضان مجروح به دلیل بیم از بازداشت توسط نیروهای امنیتی از مراجعه به بیمارستان‌ها خودداری می‌کردند. در چنین شرایط بحرانی حادث شده، شهروندان عادی نظیر پدرم برای حمایت از مجروحان وقربانیان طی اقداماتی بشر دوستانه مبادرت به توزیع دارو و کمک‌های ضروری به مجروحان کردند. این اقدامات پدرم کاملا داوطلبانه و صرفاً بر مبنای حس شفقت و کرامت ذاتی انسانی بوده است.

‏در این راستا و با تشدید ربودن و بازداشت‌های فله‌ای در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۴۰۲، پدرم توسط مأموران وزارت اطلاعات مورد ناپدیدی قهری قرار گرفت. بیش از چهار ماه، خانواده ما هیچ اطلاعی از محل نگهداری او نداشت. علیرغم تلاش‌های مکرر ما برای یافتن او از طریق مراجع قضایی و امنیتی، هیچ اطلاعاتی ارائه نشد. متعاقب ۴ ماه ناپدیدی قهری مطلع شدیم که پدرم در یک بازداشتگاه مخفی-امنیتی وزارت اطلاعات در شهر ارومیه نگهداری می‌شود.

‏-شکنجه و اعترافات اجباری

‏پدرم در دوران بازداشت تحت شدیدترین شکنجه‌های جسمانی و روانی قرار داشته تا به بنابر خواست بازجویان امنیتی تن به اعترافات اجباری بدهد. طی ایام بازجویی بر اثر شکنجه قدرت شنوایی یکی از گوش‌های خود را از دست میدهد. در این راستا پدرم ضمن شکایت از بازجویان وزارت اطلاعات بدلیل اعمال شکنجه در سازمان قضایی نیروهای مسلح ارومیه، تقاضای معاینه توسط پزشکی قانونی را میدهد که شکایت و درخواست وی رد میشود. (شماره پرونده: 140335390007386765/29.09.1403)

‏-اتهامات ‌بی اساس و تحصیل ادله نامشروع توسط بازجویان

‏متعاقب ناپدیدی قهری و بازداشت غیرقانونی، در مرحله تحقیقات مقدماتی در دادسرای ارومیه پدرم با اتهامات سنگینی از جمله «بغی جاسوسی و قتل مواجه شد. شایان ذکر است این اتهامات سنگین بر اساس قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران میتواند منجر به اعدام شود. قویا اعلام میدارم این پرونده سازی بنابر رویه معمول ماموران امنیتی جمهوری اسلامی ایران می باشد.

‏نقض دادرسی منصفانه و حقوق متهم

‏ 1. نقض اصل ۳۲ قانون اساسی ایران: پدرم بدون هر گونه الزامات اساسی در خصوص بازداشت یک متهم، ربوده و نه بازداشت شده است.

‏ 2. نقض اصل ۳۸قانون اساسی ایران و مواد ۶۰ و ۱۹۵قانون آیین دادرسی کیفری: تمامی اشکال شکنجه حتی بر اساس قوانین داخلی جمهوری اسلامی مشمول ممنوعیت صریح می باشد و هرگونه اعتراف تحت شکنجه غیر قابل استماع می‌باشد.

‏ 3. نقض مواد ۳۵،۴۸و۵۲ قانون آینن دادرسی کیفری: پدرم از بدو بازداشت از دسترسی به مشاوره حقوق و وکیل انتخابی مستقل محروم بوده است. و ایضا حق بر داشتن وکیل و حقوق متهم به هیچ عنوان به وی تفهیم نشده است.

‏ 4. نقض میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی ، دولت جمهوری اسلامی ایران در قضیه اخیر به‌عنوان یکی از طرفین میثاق حقوق مدنی و سیاسی ناقض تعهدات بین المللی خود در خصوص دادرسی منصفانه، رهایی از شکنجه و ممنوعیت بازداشت خودسرانه است.

‏جمهوری اسلامی ایران فاقد سازوکارهای نظارت قضایی در خصوص نقض حقوق بشر و حقوق بنیادین افراد است. در ساختار حقوقی دادگاه قانون اساسی پیش بینی نشده است، آمبودزمان حقوقی بشری وجود ندارد، نهاد ملی مستقل حقوق بشری مطابق با اصول پاریس سازمان ملل متحد (۱۹۹۳) وجود ندارد. دادگاه‌های انقلاب، از جمله دادگاه ارومیه از بدنام‌ترین دادگاه‌های موجود در دنیا در خصوص احترام به کرامت انسانی و معیارهای جهانشمول حقوق بشر هستند.

‏با لحاظ مراتب مذکور از شما

‏درخواست میکنم به سبب خطر قریب‌الوقوع صدور حکم اعدام برای پدرم نسبت به اقدامات ذیل مبادرت فرمایید:

‏ • مداخله فوری و بدون قید و شرط برای توقف هرگونه روند قضایی یا اجرای حکم علیه پدرم.
 • تحقیق مستقل و بی‌طرفانه درباره اتهامات شکنجه و اعترافات اجباری.

‏ • فراهم نمودن دسترسی پدرم به وکیل مستقل و محاکمه‌ منصفانه مطابق با استانداردهای بین‌المللی حقوق بشر.

‏ • ارائه فوری خدمات سلامت انجام معاینه پزشکی مستقل برای ثبت شواهد فیزیکی شکنجه.

‏در نهایت اعلام میکنم، ا کمک‌ بشردوستانه به غیرنظامیان مجروح در هیچ یک از سیستم حقوقی در دنیا یک عمل مجرمانه محسوب نمیشود. تداوم بازداشت و حبس پدرم به دلیل کمک به مجرومان سرکوب خونین جنبش ژن، ژیان، ئازادی نمایش عیان بی‌عدالتی و نقض فاحش حقوق بشر واصول بشر دوستانه در جمهوری اسلامی ایران می‌باشد.

‏از شما درخواست می‌کنم به صورت فوری وضعیت بحرانی پدرم را در دستور کار خود قرار دهید وبرای آزادی پدرم، دولت جمهوری اسلامی ایران را تحت فشار بگذارید.

‏با احترام،

‏ژینو بیگزاده بابامیری

‏اسلو، ۲۱ دسامبر ۲۰۲۴