رضا علایی، فیلمساز با تجربهای که در سال ۱۳۵۶ در بانه متولد شد، همواره از طریق آثار خود صدای بیصدایان بوده است. او از سال ۱۳۷۴ با ساخت فیلم کوتاه رنگهای من فعالیت هنری خود را آغاز کرد و با آثاری همچون سوز، زمزمه سکوت درخت، نیراجان و موقعیت B6 به مسیر خود ادامه داد. اولین فیلم بلند او، زمینهای کثیف (زەویە پیسەکان)، به عنوان یکی از آثار مطرح چند سال اخیر سینمای کردی شناخته میشود. او همچنین در فیلم کوتاه تیرک چوبی به ایفای نقش پرداخته است و به عنوان تدوینگر در پروژههایی مانند سرسره زیر پای مادربزرگ، دەنگهەڵات و فیلم بلند بدرود آنالوگ فعالیت داشته است.
با این حال، تعهد او به حقیقتگویی، او را در جریان جنبش ژن، ژیان، ئازادی در ایران با خطرات جدی مواجه کرد. او که با دوربین خود در اعتراضات حضور داشت، در حال ثبت شجاعت و رنج هممیهنان خود بود. در یکی از این روزها، هنگامی که نیروهای سرکوبگر رژیم به ضرب و شتم مردم میپرداختند، رضا علایی مورد حمله قرار گرفت و تلاش شد تا او را بازداشت کنند. اما با کمک مردم و کسبه محلی، او توانست از دست ماموران بگریزد، هرچند که دچار جراحات شد.
در ماههای پس از اعتراضات، علایی به فعالیتهای اعتراضی خود در شبکههای اجتماعی ادامه داد و به انتشار صدای سرکوبشدگان پرداخت. با این وجود، تهدیدها علیه او و خانوادهاش همچنان ادامه یافت. در شهریور ۱۴۰۳، او توسط نیروهای لباس شخصی در نزدیکی منزلش دستگیر شد و بدون هیچ اتهامی به مکانی نامعلوم انتقال یافت. خانواده او پس از پیگیریهای فراوان اطلاع یافتند که او در بازداشت وزارت اطلاعات است، اما همچنان بلاتکلیف و در انتظار آیندهای نامشخص به سر میبرد.
رضا علایی نمونه ای از فیلمسازانی است که با شور و اشتیاق به روایتگری و افشای بیعدالتی از طریق هنر سینما پرداختهاند، و اکنون به دلیل همین تعهدات خود هدف قرار گرفتهاند.
به امید روزی که فیلمسازان این سرزمین بدون هیچ واهمهای از رنجها و شادیهای مردم خود بگویند.