، محصول سیاستهای فاسد و ضدانسانی رژیم جمهوری اسلامی
✍️ علی مرادی، فعال سیاسی
بیست و شش میلیون ایرانی زیر خط فقر مطلق، محصول سیاستهای فاسد و ضدانسانی رژیم جمهوری اسلامی
✍️ علی مرادی، فعال سیاسیامروز دیگر فقر در ایران پدیدهای گذرا یا اقتصادی نیست، بلکه به بخشی ساختاری و سیستماتیک از حاکمیت جمهوری اسلامی تبدیل شده است. بر اساس گزارش رسمی مرکز پژوهشهای مجلس رژیم، بیش از بیست و شش میلیون شهروند ایرانی زیر خط فقر مطلق قرار دارند؛ آماری که نه حاصل تحریمهای خارجی، بلکه نتیجهی مستقیم چهل و پنج سال غارت، فساد، سوءمدیریت و اولویت دادن به بقای نظام بهجای رفاه مردم است.
تورم افسارگسیخته، بیکاری گسترده، سقوط ارزش پول ملی و حذف یارانههای واقعی، میلیونها خانواده را در ایران به مرز گرسنگی کشانده است. آنچه زمانی “طبقه متوسط” نام داشت، امروز به طبقه فقیر و بیپناه تبدیل شده است. گرانی مواد غذایی و مسکن به جایی رسیده که بسیاری از خانوادهها توان خرید نان، لبنیات، گوشت و میوه را ندارند و سفرههای مردم روزبهروز کوچکتر میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، با نگرانی از وضعیت تغذیه کودکان، هشدار داده که کمبود مواد حیاتی مانند پروتئین و ویتامینها، رشد نسل آینده را بهشدت تهدید میکند. اما این هشدارها برای رژیمی که میلیاردها دلار از ثروت ملی را صرف سرکوب داخلی، پروژههای موشکی و حمایت از گروههای شبهنظامی منطقه میکند، هیچ معنایی ندارد.
در حالیکه حاکمان در کاخهای خود زندگی اشرافی دارند و فرزندانشان در اروپا و آمریکا مشغول خوشگذرانیاند، میلیونها کودک ایرانی با معدهی گرسنه به مدرسه میروند یا از تحصیل بازمیمانند تا برای تأمین نان خانواده در خیابان کار کنند. این تضاد طبقاتی فاحش، محصول مستقیم نظامی است که بر پایه غارت و تبعیض بنا شده است.
نیروهای آزادیخواه سالهاست هشدار میدهند که سیاستهای رژیم، نهتنها اقتصاد ایران، بلکه کرامت انسانی را نیز ویران کرده است. حکومت جمهوری اسلامی با سرکوب کارگران، معلمان و بازنشستگان، هر صدای اعتراض به فقر را با زندان و گلوله پاسخ میدهد.
امروز، فقر و گرسنگی به چهره واقعی جمهوری اسلامی تبدیل شده است. رژیمی که با وعده عدالت اسلامی روی کار آمد، اکنون کشوری بهجا گذاشته که میلیونها انسان در آن از ابتداییترین حقوق انسانی خود محروماند.
این وضعیت نه سرنوشت محتوم مردم ایران، بلکه نتیجهی مستقیم بقای نظامی فاسد و غیرانسانی است. رهایی از فقر، تنها در گرو رهایی از این رژیم است؛ رژیمی که حیات خود را بر نابودی امید، کرامت و زندگی مردم بنا نهاده است.
تا زمانی که جمهوری اسلامی پابرجاست، فقر، گرسنگی و نابرابری نیز پابرجا خواهند ماند. تنها با سرنگونی این نظام و استقرار یک حکومت دموکراتیک، سکولار و عدالتمحور است که سفرههای مردم ایران دوباره رنگ نان، کرامت و زندگی به خود خواهند گرفت.