
چهار دهه پس از فروپاشی نظام پادشاهی در ایران، بخش بزرگی از جریان سلطنتطلب هنوز در گذشته زندگی میکند. گویی برای آنان انقلاب ۱۳۵۷ هرگز به پایان نرسیده است، زمان در همان نقطه منجمد مانده و همهچیز باید دوباره از همان مسیر بازسازی شود. در نگاهشان، «ایرانِ پهلوی» نه بخشی از تاریخ، بلکه بهشت ازدست رفتهای است که باید احیاء شود. اما این بازگشتطلبی بیش از آنکه طرحی برای آینده باشد، پناهگاهی روانی در برابر شکست و بیافقی امروز است.
نوستالژی سیاسی، در ذات خود، فرزند ناامیدی است.
ذهنِ ناامید، بهجای خلق افق تازه، به بازسازی خاطرهای پناه میبرد که احساس امنیت میدهد.
برای سلطنتطلبانِ کلاسیک، آن خاطره همان روزگاری است که دولت مرکزی مقتدر بود، نظم ظاهری برقرار، و رابطه با غرب باثبات .
شکست انقلاب و تداوم بحران جمهوری اسلامی، این تصویر را به اسطورهای نجاتبخش بدل کرده است.
اما اسطوره، هرچقدر درخشان، نمیتواند پاسخگوی واقعیتهای پیچیدهٔ قرن بیستویکم باشد.
در سطح گفتمانی نیز این جریان از ناتوانی عمیق در بازآفرینی خود رنج میبرد. سلطنت، بهعنوان نظامی مبتنی بر مشروعیت موروثی، نمیتواند با زبانِ دمکراسی و حقوق شهروندی سخن بگوید. به همین دلیل، گفتمان سلطنتطلبی برای حفظ معنا، ناگزیر است به گذشته متوسل شود، گذشتهای که در آن قدرت از بالا میآمد، نه از ارادهٔ مردم. در این چارچوب، مردم نه شهروند، بلکه رعیتاند، و رهبر، نه نماینده، بلکه نجاتدهنده است.
همین منطق، بهگونهای آیرونیک، آنان را در رفتار سیاسی به همان ساختار ذهنیای نزدیک میکند که در جمهوری اسلامی نقدش میکنند.
نسلهای جوانتر اما زبان دیگری دارند. دغدغههایشان نه تاج و تخت، بلکه آزادی، عدالت، محیطزیست، و کرامت انسانی است. برای آنان، شعار «رضا شاه روحت شاد» یا بازگشت به «دوران شکوه ایران» هیچ پاسخی به مشکلات معاصر نمیدهد. فاصلهٔ سلطنتطلبی با واقعیتهای اجتماعی امروز، آن را به نوعی فرقهٔ تاریخی بدل کرده است، فرقهای که گذشته را میستاید چون از تصور آینده ناتوان است.
در نهایت، بحران سلطنتطلبی نه صرفاً سیاسی، بلکه معرفتی است. آنان در جهانی زندگی میکنند که مفاهیم اقتدار، مشروعیت و رهبری دگرگون شدهاند، اما هنوز با ابزارهای قرن بیستم میخواهند آینده را بسازند. این درجازدن در خاطره، همان جایی است که «آینده در گذشته دفن میشود» و تا زمانی که نگاهشان از گذشته به آینده چرخش نکند، بازگشتشان نه به قدرت، بلکه به تکرار تاریخ خواهد انجامید.
دربارهٔ نویسنده
طه حسنیانی روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی ساکن تورنتو است که در حوزهٔ مسائل خاورمیانه، امنیت ملی و تأثیر نفوذ حکومتهای اقتدارگرا در ژئوپولیتیک منطقه فعالیت میکند.
#شبکه_ندای_زاگرس
📥 @VOZiran1
🆔 https://t.me/VOZiran
🌐 www.voziran.org