
✍️ دیاکو شفیعی
سیزدهم سپتامبر ۱۹۹۲، برلین شاهد یکی از مهمترین جنایات سیاسی رژیم جمهوری اسلامی در خاک اروپا بود. شبی که دکتر #صادق_شرفکندی، دبیرکل #حزب_دمکرات_کوردستان_ایران، به همراه یارانش #همایون_اردلان، #فتاح_عبدلی و #نوری_دهکردی در رستوران #میکونوس ترور شدند. چهار فعال سیاسی که گرد هم آمده بودند تا برای آزادی و عدالت راهی بیابند، قربانی سیاستی شدند که سالهاست ابزار بقای جمهوری اسلامی است؛ ترور سازمانیافته مخالفان در داخل و خارج از مرزها.
“دکتر شرفکندی”، اندیشمند و سیاستمداری عملگرا، پس از ترور “دکتر عبدالرحمان قاسملو” در وین، رهبری حزب دمکرات را بر عهده گرفت. او تلاش کرد میان مطالبات ملیتهای ایران و جنبش دموکراسیخواهی سراسری پلی بزند. در نگاه او، کوردستان بخشی جداییناپذیر از مسأله آزادی در ایران بود و عدالت اجتماعی تنها در چارچوب یک نظام دموکراتیک و سکولار معنا مییافت. همین رویکرد جامع، وی را به یکی از تاثیرگذارترین چهرههای اپوزیسیون ایرانی بدل کرده بود.
میکونوس حلقهای از زنجیره ترورهای رژیم جمهوری اسلامی در دهههای ۶۰ و ۷۰ خورشیدی بود. از قتل “شاپور بختیار”، در پاریس، تا ترور قاسملو در وین، و قتل دکتر شرفکندی و یارانش در برلین؛ همگی حامل یک پیام بودند؛ هیچ نقطه در دنیا حتی قلب اروپا از دسترس دستگاه امنیتی و تروریستی تهران در امان نیست.
اما تفاوت میکونوس در واکنش قاطع دستگاه قضایی آلمان بود. دادگاه عالی برلین، پس از پنج سال رسیدگی، در آوریل ۱۹۹۷ حکمی تاریخی صادر کرد. این دادگاه نه تنها عاملان اجرایی ترور را محکوم کرد، بلکه رهبر جمهوری اسلامی “علی خامنهای” و رئیسجمهور وقت”اکبر هاشمی رفسنجانی” را به عنوان آمران اصلی معرفی کرد. برای نخستینبار در تاریخ، یک دادگاه اروپایی عالیترین مقامات یک دولت حاکم را بهطور مستقیم در یک عملیات تروریستی دخیل دانست.
این حکم بازتابی گسترده داشت؛ اتحادیه اروپا سفرای خود را از تهران فراخواند، روابط دیپلماتیک به بحران کشیده شد و چهره واقعی رژیم جمهوری اسلامی در افکار عمومی جهان بیش از هر زمان آشکار گشت.
“میکونوس” برای اپوزیسیون ایرانی و بهویژه جنبش آزادیخواهی کوردستان، هم واقعی تلخ بود و هم پیروزی. از یک سو رهبر کاریزماتیک و چند چهره برجسته سیاسی از دست رفتند؛ اما از سوی دیگر، دادگاه میکونوس به سندی تاریخی بدل شد که نشان داد رژیم ایران را میتوان در عرصه حقوقی و بینالمللی به چالش کشید. همین تجربه بعدها الهامبخش طرح پروندههای حقوق بشری علیه این رژیم شد.
فراموش نباید کرد که قربانیان میکونوس صرفا نامهایی در تاریخ نیستند. “دکتر صادق شرفکندی” سیاستمدار و روشنفکر کورد “نوری دهکردی” روشنفکر و فعال مدنی، “همایون اردلان” دیپلمات پیشین و “فتاح عبدلی” عضو فعال حزب دمکرات؛ هر کدام نمادی از نسلی بودند که آرمان آزادی را با خون خود امضا کردند. “دکتر شرفکندی” و یارانش نه تنها قربانی یک توطئه سیاسی، بلکه نماد شجاعت و ایمان به ارزشهای انسانی و جنبش آزادیخواهی باقی ماندند.
امروز، بیش از سه دهه پس از آن شب خونین، بازخوانی تجربه میکونوس ضرورتی دوچندان دارد. در شرایطی که ایران بار دیگر با خیزشهای مردمی و شعار “ژن، ژیان، آزادی” به لرزه درآمده است، یادآوری میکونوس به ما میگوید، هزینه مبارزه برای آزادی سنگین است، اما ایستادگی در برابر استبداد میتواند مسیر تاریخ را تغییر دهد.
سالروز میکونوس نه فقط یادآور یک تراژدی سیاسی، بلکه فرصتی برای بازاندیشی در بهای آزادی است. یاد “دکتر شرفکندی” و یارانش چراغی است برای راه آینده، آیندهای که در آن، آرمان آزادی خاموششدنی نخواهد بود.
#شبکه_ندای_زاگرس
📥 @VOZiran1
🆔 https://t.me/VOZiran
🌐 www.voziran.org