
در دنیایی که مرزها و پرچمها نشانهی هویت کشورها شدهاند، این پرسش قدیمی هم بیپاسخ نمانده است:
آیا مردمی که دولت ندارند، میتوانند ملت بهحساب بیایند؟
بسیاری از مردم جهان، از جمله کوردها و کاتالانها، قرنهاست با این پرسش زندگی میکنند. ملت بودن، در ظاهر، به داشتن دولت، ارتش یا صندلی در سازمان ملل گره خورده است؛ اما واقعیت پیچیدهتر از این است. ملت را نمیتوان تنها با مرزهای سیاسی سنجید، بلکه باید آن را در حافظه، زبان، فرهنگ و احساس مشترک مردم جستوجو کرد.
ملت یعنی چه؟
واژهی «ملت» در نگاه سنتی، به مردمی گفته میشد که زیر فرمان یک دولت زندگی میکنند. اما از قرن بیستم به بعد، اندیشمندان علوم سیاسی تعریفی تازه از ملت ارائه کردند.
بندیکت اندرسن، نظریهپرداز معروف، ملت را «جماعتی خیالی» میداند؛ یعنی مردمی که شاید هرگز همدیگر را نبینند، اما در ذهن و دل خود احساس تعلق به یک هویت مشترک دارند.
به تعبیر سادهتر، ملت بودن یعنی احساس اینکه “ما با همیم”، حتی اگر هیچ دولت واحدی نداشته باشیم.
کوردها؛ ملت بیدولت، اما با حافظهای مشترک
کوردها یکی از روشنترین نمونههای ملت بیدولت در جهان هستند.
سرزمین کوردستان، گسترده میان ایران، عراق، ترکیه و سوریه، از دیرباز خانهی مردمی بوده است که با زبانی مشترک، موسیقی، ادبیات و تاریخی پر از مبارزه و ایستادگی زندگی کردهاند. هیچ دولت مستقلی به نام «کوردستان» روی نقشه وجود ندارد، اما آیا این دلیل میشود که کوردها ملت نباشند؟
واقعیت این است که کوردها، با وجود تقسیم میان چند کشور، توانستهاند پیوستگی فرهنگی و هویتی خود را حفظ کنند. در مراسم، موسیقی، لباس، و حتی در اهدافشان، نشانههای یک ملت زنده و پویا دیده میشود. این همان چیزی است که ملت بودن را معنا میکند: حافظهای مشترک، زبان مشترک و اهداف مشترک.
ایران؛ کشوری چندملیتی؟
در ایران، کوردها یکی از ملتها یا گروههای ملی هستند که در کنار فارسها، آذریها، بلوچها، عربها و دیگران زندگی میکنند. هرچند در گفتار رسمی از «ملت واحد ایرانی» سخن گفته میشود، اما واقعیت اجتماعی و فرهنگی ایران بسیار متنوعتر از این تعریف است.
تنوع زبانی و فرهنگی گسترده در ایران نشان میدهد که این سرزمین بیشتر شبیه یک “خانهی چندملت” است تا یک ملت یکدست. این تنوع نه تهدید است و نه ضعف؛ بلکه نشانهی غنای تاریخی و فرهنگی کشوری است که قرنها در آن تمدنهای گوناگون در کنار هم زیستهاند.
ملت بدون دولت؛ تناقض یا حقیقت؟
ممکن است برخی بگویند ملت بدون دولت وجود ندارد، چون دولت است که ملت را سازمان میدهد. اما تاریخ خلاف این را ثابت کرده است. بسیاری از ملتها، از جمله لهستان در قرن نوزدهم یا ملتهای بالتیک در دوران اشغال شوروی، پیش از آنکه دولت داشته باشند، ملت بودند. آنان زبان، ادبیات و حافظهی مشترک خود را حفظ کردند تا روزی بتوانند دوباره کشورشان را بنا کنند.
کوردها نیز در همین مسیر حرکت کردهاند. در ایران، عراق، ترکیه و سوریه، گرچه دولتها گوناگوناند، اما حس ملت بودن در میان کوردها هیچگاه از میان نرفته است. حتی بدون پرچم رسمی، کوردها در دل تاریخ پرچم خود را برافراشتهاند.
سخن پایانی
اگر ملت بودن یعنی احساس تعلق، حافظهی مشترک، و باور به آیندهای جمعی، آنگاه کوردها بدون شک یک ملتاند — ملتی بیدولت، اما با فرهنگی زندهتر از بسیاری از دولتهای رسمی.
در جهانی که مرزها هر روز کمرنگتر میشوند، شاید زمان آن رسیده باشد که ملت بودن را نه در نقشهها، بلکه در دل مردم جستوجو کنیم.
#شبکه_ندای_زاگرس
📥 @VOZiran1
🆔 https://t.me/VOZiran
🌐 www.voziran.org