آغاز بهار کوردی (گرمسیری)
جشن و آیینهای خاص یارسانیان
به قلم: نعمت زحمتکش
در میان پیروان یارسان به ویژه کوردهای گوران، جشن آغاز بهار (ئەوەڵ وەهار) از جایگاه ویژهای برخوردار است. در سالشمار باستانی گوران (تقویم کوردی گرمسیری) آغاز بهار مصادف است با ٣٠ اُم دی ماه در تقویم جلالی.
پیروان یارسان با مرکزیت گوران، به عنوان وارثین برحق فرهنگ و تمدن ماد و ساسانی، همچنان بخش بزرگی از میراث تاریخی خود را زنده نگاهداشته اند و در این میان تقویم کوردی (گرمسیری) که پیشینه آن حتی به دورانی بسیار دورتر نیز می رسد، نزد آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است به نحوی که امروزه نیز تمامی مناسبات آیینی و اعیاد خود را مطابق با آن به جا می آورند.
تقویم کوردی (گرمسیری):
در باور پیروان یارسان هر کدام از فصول سال به یک تن از چهار ملائکه (چووار مەلەکە) (داود ، پیر بنیامین ، پیر موسی و مصطفی داودان) از هفت ذات پیروز حقیقت (هفت تن) تعلق دارد و در این میان فصل بهار متعلق است به ذات مقدس داوو کەو سووار بنابراین آغاز بهار را اصطلاحا مصادف با بر تخت نشستن داود کوسوار می دانند.
داود کوسوار به عنوان هانا ، فریاد رس، راهنما و دلیل یاران شناخته می شود و بنابراین فصل بهار به عنوان نمادی از رویش و بالندگی و امید به زندگی به ایشان تعلق گرفته است.
داود کوسوار و بهار کوردی:
همانطور که گفته شد، فصل بهار متعلق است به داوو کەو سووار و اصطالحا مصادف است با برتخت نشستن او و فرمانروایی باطنی ذات مقدسش. این باور در دفاتر یاری (متون مقدس یارسان) به کرات بازتاب یافته است، برای مثال:
درویش ذوالفقار از دراویش آسید یعقوب میفرماید:
نوبهار خبر
ورجه گشت ملان بلبل کرد خبر
بلبل عشق شوق سودای گل نه سر
مکرو اکرام حیدری حیدر
درویش شیرخان از چهل تن آسید براگه میفرماید:
نه فصل بهار داود منیشو و تخت
مکرو داوای ظلم و زور سخت
درویش غلام چیابوری از چهل تن آسید براگه میفرماید:
اوسا کوسوار منیشو او تخت
مپرسو احوال ظلم و زور سخت
درویش فارغ کرماشانی از چهل تن آسید براگه میفرماید:
ذکر بنیامین بکن فارغ تو در لیل و نهار
بوی داود می دهد گل در چمن در هر بهار
درویش ولی مجریلانی از چهل تن آسید براگه میفرماید:
ولی قار قص قهری قهارن
بروز خواجام اول بهارن
درویش شیرخان کرندی از چهل تن آسید براگه میفرماید:
یاران قراری
خواجای من چنی شاه دا قراری
نه فصل وش اول وهاری
مخیزو ناگاه دنگ حشاری
آیین های آغاز بهار در نزد پیروان یارسان:
پیروان یارسان درغروب آخرین روز زمستان کوردی (مصادف با غروب ۲۹ دی ماه تقویم جلالی) به برپایی مراسم جم و بجا آوردن نذر و نیاز و کلام خوانی و تنبور نوازی می پردازند و از درگاه حق طلب برکت می کنند.
آغاز بهار نیز مانند سایر فصول، علاوه بر برپایی مراسمات معمول کلام خوانی و بجا آوردن نذر و نیاز، یک سری سنت خاص خود را دارد که جدای از سایر مراسمات باید حتما به جا آورده شوند.
(دانە کوڵانە) و (گافارە وە کووڵ):
بنابر سنن دیرین، تمامی خانواده های یارسانی در شب اول بهار اقدام به پخت یک آش مخصوص با نام (دانە کوڵانە) می کنند که نمادی است از خیر و برکت و باروری.
این آش ترکیبی از گندم پوست کنده با حبوباتی نظیر نخود و لوبیا و گاها عدس و ذرت با محوریت گندم پوست کنده، و از آنجا که در پخت آن تاکید بر استفاده از محصولات بومی است، از گیاه بومی “ئەز بووە” (آویشن کوهی) به عنوان تنها چاشنی وادویه آش استفاده می شود.
باور بر این است که الاهه ای معروف به (گافارە وە کووڵ) یا (داڵێگ ئەوەڵ وەهار) در شب اول بهار به تک تک خانه ها سر میزند تا آنهایی را که سنت های خاص این شب را بجا آورده اند برکت دهد و به همین مناسبت یک کاسه از آش دانە کوڵانە به عنوان سهم این الاهه نیک براجاق خانه نهاده می شود و به رسم حرمت میهمان یک شانه و یک آیینه نیزدر کنار سهمش گذاشته می شود تا خود را بیاراید. اگر چنانچه خانواده ای سنت را به جا نیاورده باشد و آش را نپخته باشد ” گافارە وە کووڵ ” خانه آنها را با ناراحتی ترک می کند و خیر و برکتش را از آنان دریغ می کند.
در کنار دیدگاههای مختلف در مورد شخصیت گافارە وە کووڵ و شب حضورش، در برخی از مناطق گوران بر این باورند کە گافارە وە کووڵ الاهه مقدسی است که نعمت و فراوانی و زاد و ولد را با خود همراه دارد و در شب هجدهم اولین ماه زمستان که شب زمین نفس نام دارد به خانه آنها می آید و مهمان سفره آنان(آش دانە کوڵانە) می شود.
اشعار و رسوم فولکلور:
در قدیم الایام سقف عموم منازل شامل دریچه هواکشی می شده است با نام کوردی (کوناوانجه) که به مرور و با تغییر معماری سازه ها حذف گشته است به نحوی که امروز تنها معدودی از افراد مسن آن را به یاد می آورند. باری در گذشته مرسوم بوده است که کودکان یارسانی در شب اول بهار به صورتژ گروهی بر بام خانه ها میرفتند و با آویزان کردن شالی از کناوانجه یا از مقابل در به درون خانه ضمن خواندن شعر زیر، از صاحبخانه طلب عید دیدنی می کردند.
باری در گذشته مرسوم بوده است که کودکان یارسانی در شب اول بهار به صورت گروهی بر بام خانه ها می رفتند و با آویزان کردن شالی از کناوانجه یا از مقابل در به درون خانه ضمن خواندن شعر زیر، از صاحبخانه طلب عید دیدنی می کردند:
ئیمشەو ئەوەڵ وەهارە
خەێر وە ماڵتان بووارە
داوو خوەێ و چەکوشێ
مەولا کوڕتان نەکوشێ
پەڕشاڵمان نەسوزێ
صاحبخانه ها هم مقداری خوراکی (تنقلات گوناگون و خشکبار) و حتی گاهی کمی پول را به گوشه شال می بستند و آنگاه بچه ها شادی کنان شالشان را بالا می کشیدند و هدایا را بین خود تقسیم می کردند.
سنت های به جا آمده در این جشن، حاکی از آنند که جشن اول بهار تنها یک جشن فصلی نیست و از پیوند عمیق مردم یارسان با طبیعت و نقش المان های طبیعی در جهانبینی ومعنویات آنها حکایت می کند. این جشن برای یارسانیان فرصتی است جهت تجدید عهد با ذات حقیقت و شکرگزاری بابت نعمات و طلب برکت و روزی پاک. مراسمات جشن ئەوەڵ وەهار به عنوان بخشی جدایی ناپذیر ارهویت یارسانی حفظ شده و زنده نگاهداشته شده اند و در سالیان اخیر با احیای مجدد بخشی از آنان که به مرور کم رنگ شده بودند جلوه ای بیشتر یافته اند.
منابع:
- دفتر درویش ذوالفقار
- دفتر درویش شیرخان کرندی
- دفتر درویش فارغ کرماشانی
- دفتر درویش ولی مجریلانی
- دفتر درویش غلام چیابوری
- رووژ شمار کوردی پردیوری دالاهو (گردآورنده سید امین رسایی گوراجوبی)
- تقویم یزدگردی برمبنای فرنبغ سروش