✍️ هیرو قدیمی
از گذشتەهای بسیار دور، رشته گوههای زاگرس به دلیل ویژگیهای خاص خود زیستگاه مناسبی برای انسانها و سایر جانداران بوده است. چه بر اساس پژوهشهای علمی و چه بر اساس برداشتهای عقلانی، این نتیجه حاصل می شود که قبل از مهاجرت آریائیها به فلات ایران، مردمانی در این مناطق زیست داشتەاند که از اختصاصات فرهنگی، نژادی و … برخوردار بوده و با آریائیهای مهاجر وجه اشتراک چندانی نداشتند. آریائیها از جنوب سیبری و کوهستانی قفقاز به مناطق پایین تر کوچ کردند و حامل فرهنگ و رفتارهای خاص خود بودند. علیرغم اینکه به مرور زمان اختلاط فرهنگی بین ساکنین اصلی زاگرس و آریائیها ایجاد شده است ولیکن علیرغم گذشت هزاران سال هنوز هم تفاوتهای فرهنگیِ اساسی بین آنان وجود دارد. از جمله ی این تفاوتها می توان به تفاوت در رفتارهای اجتماعی، رقص، موسیقی و … اشاره کرد.
در بین این تفاوتهای پر شمار می توان به تفاوت در تعاملِ انسان با طبیعت و سایر جانداران اشاره کرد. به عنوان نمونه، بر خلاف تلقی سایر فرهنگها، در بین زاگرس نشینان، مار به عنوان حیوانی مقدس و دوست انسان شناخته شده است که نماد برکت و زایش است. تجسم ضحاک با دو مار بر شانه به دلیل برکتی بوده که در دوران حکومت وی بوده و بعدها توسط فردوسی و در فرهنگی دیگر به عنوان نماد زشتخویی و اهریمنی تفسیر گردید.
افسانه شاماران به عنوان یکی از افسانه های مشهور در گستره ی زاگرس و اختصاصاً در بین کوردها شهرت و رواج بسیاری دارد. هم اکنون نیز نماد شاماران که تصویری از موجودی با سر زن و دم مار است، در منازل این مردم دیده می شود. افسانه ها تجسمی توهمگونه از واقعیتهای آن جامعه اند. افسانه شاماران علیرغم غیرواقعی بودن داستانش، ریشه در فرهنگ مردم کورد دارد. دو موضوع اساسی در این افسانه خودنمایی میکند:
اول: مار به عنوان نمادی از زایش، برکت و نیروی افسانه ای این موجود است.
دوم: زن.
تجسم شاماران در قالب دو موجود زنده یعنی مار و انسان، خصوصاً بخش انسانی آن در قالب زن، بسیــار تأمل برانگیز است. مار به عنوان نماد زایش، برکت، پایندگی آب و … و ارتباط آن با زن، نمیتواند اتفاقی و یا ناشی از افسانه ای بی ریشه و ناشی از توهمات و خیالبافی باشد، بلکه انتخاب هوشمندانه ی نمادها یعنی مار و زن انتخابی تجربه مند و برگرفته از فرهنگ این مردم و تفکراتشان در خصوص مار و زن است.
در کلیت موضوع، شاماران نماد قدرت، دانایی، برکت خیزی، دوستی و محافظت است. زن و مار در این فرهنگ حامل تمام این مفاهیم والا هستند و جایگاه زن را در فرهنگ زاگرس نشینان، خصوصاً کوردها، نشان میدهد. گرفتن نسب فرزند از مادر(در خانواده هایی که زن هوشمندتر یا برجسته تر از مرد بوده است) عدم الزام به رعایت حجاب (روسری) در پوشش ملی زنان کورد، عدم تفکیک منازل مسکونی به اندرونی و بیرونی، فعالیت زنان در کارهای عرفاً مردانه، مشارکت برجسته ی زنان در مبارزات و جنگها و … از جمله تفاوتهای جایگاه زنان در بین کوردها با سایر ملل است.
بعد از هزاران سال، شعار: ژن، ژیان، ئازادی؛ ریشه در افسانه ی شاماران و فرهنگ کورد دارد و زندگی و آزادی را در گرو آزادی زن میداند. فریادی که هجوم فرهنگی به فرهنگ غنی زاگرس نشینان را به چالش می کشاند.