✍️ادیسه
به نظر می‌رسد غرب پس از سالها تلاش برای مدارا با جمهوری اسلامی اکنون به این نتیجه رسیده است که این نظام باید برود. تحلیل شرایط آنها را به این باور رسانده که دو راه بیشتر برای حذف حکومت وجود ندارد، اول مدل سوریه‌ای شدن نه دیگر مدلها مثل اروپای شرقی یا عراق و افغانستان، دوم چرخش اساسی در نگاه سیاست بین‌الملل سران سیاسی و نظامی حکومت.
لازمه‌ی مدل دوم برآمدن بخشی با نفوذ و صاحب قدرت از سران و بدنه‌ی نظامی و سیاسی است که تغییری در راس نظام و ساختار سیاسی کشور ایجاد کنند. بی تردید به این گروه در مذاکرات سری با غرب گفته خواهد شد که تنها راه پرهیز از مدل سوریه‌ای شدن، حذف راس و سطوح بالای نظام و شخصیتهای تراز اول، و متعاقب آن حمایت سیاسی و نظامی از یک فرد مد نظر غرب برای نشستن بر راس نظام است. بی تردید نام این مدل چیزی نیست جز کودتا. در تاریخ کم نبوده پادشاهان جنگ‌طلب که توسط دیگر سران کشور برای پیشگیری از بروز جنگ به قتل رسیده‌اند.
حضور پررنگ رضا پهلوی در محافل اسراییلی تلاش وافری است برای کسب نظر غرب که شخص مورد نظر آنها باشد.
اگر چنین تلاشی به نتیجه برسد با وجود مخالفت شدید احزاب و فعالین سیاسی اتنیکی و جمهوری_فدرال‌خواه فردای کشور پس از به تخت نشستن رضا پهلوی چه واکنشی خواهند داد؟ واکنش پایتخت چه خواهد بود، و عاقبت این روند چه خواهد بود؟
اگر این تلاش به نتیجه برسد چندسال دیگر باید به تاریخ صد ساله‌ی دموکراسی‌خواهی مردم ایران افزوده شود و چند سال دیگر آزادیخواهان حسرت به دل بمانند؟
اگر رضا پهلوی بر تخت بنشیند چند سال دیگر ایرانیان باید دارای حکومتی تحت سیطره‌ی سیاسی غرب یا شرق باشند و حداقلهای استقلال سیاسی را در سیمای حکومتشان نبینند؟
راستی یک سوال هم از به‌اصطلاح وطن‌پرستان اما در حقیقت سلطه‌طلبانی که حاضر به تفاهم با نیروهای اتنیکی ایران نشدند و اکنون دل به نیروی سرکوب نظام خیالی سلطنتی و مرکزگرای رضا پهلوی خوش کرده‌اند، چرا چین و هند به شدت در حال افزایش ذخایر نفتی خود هستند؟